پانيذپانيذ، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

گل خوشبوی مامان

بدون عنوان

مدرسه زبان چكاوك دختر گلم از اول مهر ماه سال 90 به مهد چكاوك ميري البته بهتره بگم آموزشگاه زبان چكاوك. قبل از مهر روز شماري  ميكردي براي رفتن ومرتب از من مي پرسيدي كه چند تا بخوابم تا برم مهد؟ اما حالا مرتب از من مي پرسي چند تا بخوابم تا نرم مهد؟! 10 روز اول هيچ علاقه اي به مهدت نداشتي وهميشه مگفتي اونجا كه چيزي به ما ياد نمي دهند! عزيزم وقتي صبح زود بيدارت ميكنم وخواب آلوده هستي .وقتي نگراني را تو چشمهاي قشنگت مبينم كه بي صدا فرياد ميزني كه نمي خواهي بري دلم ميخواد زار زار گريه كنم . امروز وقتي جاي چنگ ديانا را توي صورتت ديدم وقتي گفتي اونجا گريه كردي خيلي ناراحت شدم .وقتي به اين موضوع كه در آن لحظه چقدر احساس تنهايي ميكردي...
15 مهر 1390
1